چرا علم روانشناسی درمانگر بر خلاف ریاضی و فیزیک و شیمی از ایران ریشه نمیگیرد ؟
- چهارشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ
- ۰ نظر
ساده ترین و صریح ترین پاسخ این است که ایرانی ها بر خلاف جنایتکاران مهاجرت داده شده به آمریکا ، انسان های سلیم النفسی بوده اند .
ولی پاسخی پیچیده تر هم وجود دارد.
بار دومی که برای کنکور ارشد روانشناسی شرکت کردم و قبول هم نشدم ، مجموعه کاملی از متون درسی دوره ی کارشناسی روانشناسی را تهیه کردم و با هیجان مطالعه نمودم .
وسط های ماجرا هنگام مطالعه درس روانشناسی مرضی یک سوال بزرگ برای من پیش آمد و آن این بود که :
چرا اجداد دانشمند ایرانی ما دنبال این علم نبوده اند ؟
سوال بهتری جای این سوال را برای من پر کرد و آن سوال بهتر این بود :
ایرانیان چه جایگزین برتری را بجای روانشناسی ترجیح داده اند ؟
یادم آمد که در میان رشته های ارشد یک عنوان بود بنام روانشناسی مثبت گرا
آن عنوان را در گوگل جستجو کردم دیدم روانشناسی مثبت گرا در غرب و در اواخر قرن قبل یعنی دهه ی 90 اعلام وجود کرده است .
داستان این بوده : از آنجایی که روانشناسی درمانگر فقط 5 درصد افراد جامعه را درمان میکرده و تحویل آن 95 درصد سالم میداده است ، روانشناسان غربی افسردگی میگیرند و میگویند ما چرا نباید برای اکثریت جامعه چیزی در چنته داشته باشیم ؟
و وقتی دیدند کسی باقی نمانده که از منِ غیرطبیعی به مرز منِ طبیعی برسانندش گفتند بیاییم با روانشناسی مثبت گرا همه ی من های نرمال و نرمال شده را به منِ متعالی برسانیم.
در روانشناسی غربی مخاطب باید به تنهایی و در تجرد از محیط ارتباطاتی اش خودسازی را تحت نظارت رواندرمانگر یا مربی به فعل برساند .
در حالی که در ایران قرنها قبل افرادی همچون سعدی پرچم دار مکتبی بوده اند که سالم سازی نفس را با وجود حداقل یک حریف تمرینی و در محیط واقعی آموزش میداده اند .
بله مکتب ایرانیِ ترجیح داده شده بر رواندرمانگری، همان مکتب اخلاق سعدی بوده است .
در این مکتب اصیل، اخلاق و خوش خلقی وضعیت پایداری بوده که از جلسه ی اول نیاز به وجود یک شخص بنام طرف مقابل داشته است.
صفات پسندیده ای مانند خوش خویی و خوش رویی و خوش کلامی و مهربانی و تواضع و خیرخواهی و تحمل و احترام فقط در روابط اجتماعی محک زده می شده و تمرین داده میشده است نه در تنهایی و انزوا .
در نهایت میتوان گفت در مکتب اخلاق ایرانی بجای من طبیعی یا من متعالی ، مساله ی محوری ، من و توی خوش اخلاق است و بجای امراض روانی صفات اخلاقی مورد بررسی و تمرین قرار میگیرد.
آنچه معدن اصلی سعدی و پیروان این مکتب اخلاقی بوده و هست چیزی نیست جز احکام قرآنی و احادیث نبوی و روایات اهل بیت علیهم السلام اجمعین
- ۹۸/۰۸/۰۱