تفکر و تعقل

اندیشیدن در گام‌های زندگی و سپس نوشتن

تفکر و تعقل

اندیشیدن در گام‌های زندگی و سپس نوشتن

استفاده از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر نام رایگان و بلامانع است

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیریت رسک» ثبت شده است

مدیران مرگ آگاه یک واژه ی جدید مدیریتی

اوایل دهه ی هفتاد کلاس فیلمسازی می رفتم
در انجمن سینمای جوانان مشهد
خدا رحمت کند استاد فیلمنامه نویسی مان را فکر کنم فامیلی اش معصومی  بود

کارگردانهای بزرگ جهان را به دو گروه تقسیم بندی می کرد
دسته ی با اهمیت تر را کارگردانان مرگ آگاه مینامید

این کارگردانهای مرگ آگاه  برای داستانگویی در فیلمهایشان  نقطه اتکایی داشتند بنام  حادثه ی مرگ  و با این عاملِ مرجع تماشاگر را به یک زندگی مرگ آگاهانه رجوع میدادند

از جمله کارگردان‌های مرگ‌آگاه آندره تارکوفسکی بود که موفق شدم بهترین آثارش را همان سالهای نوجوانی ببینم از جمله فیلم سولاریس وی را که بعدها عینا و پلان به پلان باز سازی شد و پیشنهاد میکنم حتما سولاریس را ببینید

من نیز مدیران را به دو دسته تقسیم می‌کنم که دسته ی با اهمیت تر آنان را مدیران مرگ آگاه مینامم

مدیران مرگ آگاه نقطه اتکای اعمال و رفتارهای مدیریتی شان مساله ی مرگ و پاسخگویی در درگاه خالق است

این دسته از مدیران چون از ظلم کردن به زیر دست میترسند رفته رفته معشوق کارمندان و کارگرانشان میشوند

مدیران مرگ آگاه محصولات و خدماتی به مشتری ارائه می‌دهند که زندگی مشتری را ارتقاء میدهد و معشوق مشتری هم میشوند

در مدیران مرگ آگاه الماسی گران وزن هست بنام وجدان

امام علی علیه السلام در حکمت 126 میفرمایند
(برخی نسخه ها حکمت 121)

ﻋَﺠِﺒْﺖُ ﻟِﻤَﻦْ ﻧَﺴِﻲَ اﻟْﻤَﻮْﺕَ ﻭَ ﻫُﻮَ ﻳَﺮَﻱ اﻟْﻤَﻮْﺗَﻲ 

 تعجب می کنم از کسی که می بیند دیگران جان می دهند و مرگ را فراموش می کند .

#مدیریت
#سیستم_فکری_مدیر
#وجدان
#مبدأ
#معاد
#مرگ_آگاهی
#مرگ
#آندره_تارکوفسکی
#آندری_تارکوفسکی
#سولاریس

تدوین استراتژی پایدار با سناریو نویسی بدبینانه

یکی از روشهای تدوین استراتژی سازمانی روش سناریو نویسی می باشد.

یعنی استراتژی را در قالب یک داستان زمان دار به نگارش در می آورند که این داستان از یک نقطه ی ابتدایی شروع میشود و به یک انتهایی که همان چشم انداز یا vision  است ختم میشود .

در این داستان یا سناریو تمام عوامل و اهداف و اتفاقات با قلمی شیوا و به سبک جذابِ رمان نویسی به صورت ملموس ارائه می شوند.

حالا باید دید که استراتژی را چگونه تدوین کنیم که پایدار باشد یعنی تحت هر شرایطی ما را به هدف نهایی یا چشم اندازش برساند به عبارتی برای هر اتفاقی یک پیش بینی داشته باشد.

ابتدا می آئیم خوشبینانه ترین حالت رسیدن به چشم انداز را روی کاغذ ثبت میکنیم و شپس شروع میکنیم به گمانه زنی های منفی نگرانه یعنی هر گونه اتفاقی  که ممکن است این استراتژیِ شسته_رفته را تحت تاثیر قرار دهد و مانع نتیجه بخش شدنش باشد را پیش بینی میکنیم ، آن هم در جلسات بارش افکار با حضور بدگمان ترین آدمهایی که میشناسیم و برای هر تهدید و ریسکی یک اقدام اصلاحی مناسب در نظر میگیریم.

اینگونه سناریو نویسی با پوشش تمام تهدید ها ما را به یک استراتژی و چشم انداز پایدار می رساند و این اطمینان را میدهد که اهداف سازمانی و به تبع آن چشم انداز سازمانی محقق خواهد شد.

همان گونه که در فیلمهای سینمایی از نوع سرقت بانک و موزه می بینیم که سارقان برای هر حالت ریسک داری یک نقشه ی جداگانه دارند با نام های نقشه ی A  و نقشه ی  B و نقشه ی C  و ...

لازمه ی اینگونه سناریو نویسی کنار گذاشتن خوشبینی محض و ارائه نظرات بدبینانه است و اینگونه است که استراتژی اجرای سازمان در هر مخاطره ای مورد محافظت قرار میگیرد .

یعنی برای حراست از اهداف اجرایی سازمان باید نگاه بدبینانه را چاشنی تدوین استراتژی کرد .

همانگونه که پیامبر اکرم صل الله علیه و آله فرموده اند :

به وسیله ی بدگمانی خود را از مردم محافظت کنید

احترسوا من الناس بسوء الظن

تحف العقول صفحه 54