تِلِهفیلم صبحانه با زرافهها داستان پیردامادی است که در شب عروسیاش به دلیل مصرف مواد مخدر استنشاقی اوردز میکند لذا توسط دوستان لاابالیاش جهت درمان به خارج از مکان مراسم عروسی برده میشود ، نهایتاً پس از کش و قوسهای فراوان این داماد توسط برادر عروس به قتل میرسد
ماجرا تکرار بدون تغییر سروش صحت در یک تلهفیلم دیگر است که با همکاری دوستان سر از پرده عریض سینما درآورده است
در سینما اصطلاح خودش را تکرار کرده است بیشتر در مورد نابازیگران بیاستعداد در تغییر نقش استفاده میشود مانند مهران رجبی , مریم امیرجلالی و نسرین مقانلو ...
کسانی که در میانسالی بصورت اتفاقی سر از تلویزیون و سپس از سینما درآورده و فقط خودشان را تکرار میکنند
سروش صحت هم از همینگونه است یعنی فانتزینویسی بیاستعداد که فقط کادر کوچک تلویزیون را میشناسد و داستانکهای بیمایه خودش را مرتباً در زیرآسمان شهر ، ترش و شیرین، ساختمان پزشکان ، پژمان و لیسانسهها تکرار و تکرار کرده است و متأسفانه مسؤولین نابغه گذشتۀ صدا و سیما نیز برایش صوت و جیغ و هورا میکشیدند، کف میزدند و کف میکردند
همه دیدیم که سروش صحت در سه فصل سریال هجو لیسانسهها هیچ ابداع و یا پیشرفتی در داستان دو واژهای مشکلات خواستگاری (بخوانید شروع رابطه با جنس مخالف) ایجاد نکرد بعبارتی لیسانسهها در کل و در اجزاء اصلاً قصه نداشت و این بیداستانی در سریال پژمان ، ساختمان پزشکان و سایر آثارش تکرار شد
برگردیم به تلهفیلم صبحانه با زرافهها
به دو دلیل صبحانه با زرافهها فیلم قابل پخش بر پهنه دیوار نقرهفام سینما نیست
دلیل اول کارگردانی تلویزیونی این کار است که فیلمبرداری ، نورپردازی ، طراحی صحنه ، بازیگردانی و صدابرداری حتی در سطح استانداردهای برودکست تلویزیون هم نیست چه رسد به مدیوم سینما
این مدل کاردستی تصویرمتحرک را فقط میتوان در اَنبوه کارهای فضای بی در و پیکر شبکه نمایش خانگی دید همچون سریال مگه تموم عمر چندتا بهاره از همین ناکارگردان که بدرد تماشا در کادر کوچک گوشی موبایل مجهز به هندزفری میخورد
دلیل دوم روایتگری این تلهفیلم است که اصلاً و ابداً در چارچوب روایتگری جاافتادۀ صدسال سینمای قصهگوی ناطق نیست به طوری که نه اصول سهپردهای سینما در آن حفظ شده ، نه نقاط اوج فراز و فرود ، نه قهرمان و ضد قهرمان و نه باقی قضایا که تو گویی این دیگر چه میوهٔ نارسیدهای است
بیش از نود درصد تلهفیلم صبحانه با زرافهها در فضای بسته استودیویی فیلمبرداری شده است که باز از این مقدار حجم زیادی از داستان در شب و با نورپردازی مصنوعی به تصویر کشیده میشود و این یعنی عدم سینما ، یعنی تلهفیلمی در سیاق تلهتئاتر
تلهفیلم صبحانه با زرافهها یک پیرنگ ضعیف دارد با موضوع بخشش از نوع گذشتن از حقوق خویشتن که لازمه زندگی بدون تهدید طبقه کارگر با قشر زالووار سرمایهدار است
همچنانکه در این تله فیلم هم شاهد زندگی آرام یک سرمایهدار بنزسوار (شاهین با بازی بیژن بنفشهخواه ) با سه دوست از طبقه پایین هستیم ( پویا و مجتبی و رضا با بازی هوتن شکیبا و بهرام رادان و پژمان جمشیدی ) که در پایان دو نفر از طبقه پایینیها به ناچار محکوم به مرگ میشوند آن هم با وجود پزشکی از طبقه سرمایهدار ، دقیقاً طبق قانون بقا و فنای سینمای لیبرالیستی هالیوود که ضعیفها و سیاهپوستان در پایان فیلم از بین رفتهاند
اصولاً سروش صحت بلندگوی مکتب اخلاقی لیبرالیسم است و مفاهیم ارتباطات اجتماعی این اتمسفر را در کارهای مبتدیانهاش جار میزند
همچنانکه وی در برنامه تلویزیونی کتابباز نیز عموماً کتابهای انگیزشی سازگاری با شرایط موجود را تبلیغ میکرد ، یعنی بساز چون همینی که هست ، خلاصهٔ روانشناسی زرد
تلهفیلم بدون داستان صبحانه با زرافهها نتیجهگرا نیست ، انگیزشی هم نیست بلکه فقط با دیالوگهای هزل و سخیف جنسی فعل قهقهه را در مخاطب ایجاد میکند به منظور تنظیم تنفس یا یوگای خنده
متأسفانه و با عرض پوزش زن در این تلهفیلم فقط کالای جنسی است که توسط مردان مصرف میشود
دنیای مینیداستانهای سروش صحت دنیای تلاش برای ایجاد رابطه با جنس مخالف (زن) است همچنانکه زیگموند فروید پیامبر خودخوانده غرب وحشی ، تمام دنیای انسانی را در همین تکموضوع خلاصه کرد
این دنیا همان زوتوپیای زندگی حیوانی بشر (حیوان ناطق ) در تمدن جعلی غربی است که فرسنگها از دنیای انسان در شرق متمدن و علیالخصوص تمدن ایران اسلامی فاصله دارد به اندازه فاصله بین ارض تا سماء
نکتهٔ دیگر بازی هادی حجازیفر ایفاکننده نقشهای متنوع دفاعمقدسی در این تلهفیلم بجای یک پزشک زنذلیل الکلی است
همه میدانیم که این نوع تغییر فاز صدوهشتاد درجهای پذیرش نقش برای یک هنرپیشه ژانر ارزشمند دفاع مقدس تخریب شخصیتهای قهرمانگونهٔ شکل گرفته در ذهن مخاطب است
حتی در خود غرب نیز جایگاه نقشهای قبلی در ذهن مخاطبان را که توسط یک هنرپیشه شکل گرفته حفظ میکنند بعنوان نمونه تامکروز هنرپیشه استراتژیکترین فیلمهای هالیوود همچون عملیات غیر ممکن و تاپگان در نقش آدمهای منفی و ضعیف ظاهر نمیشود
جای آن دارد که مسؤولان فرهنگی به پاسداشت سرمایه تمدنی بجای مانده از بزرگان ادب و فرهنگ این مرز و بوم همچون رودکی ، مولوی ، سعدی ، حافظ و فردوسی تا نیما یوشیج ، سهراب سپهری و شهریار در مقابل این قلمهای هرزه سیاست مستحکمی اتخاذ کنند چرا که اینگونه ادبیات نازل ذائقه مخاطب ایرانی را تضعیف و خوارپسند میکند
#سروش_صحت
#نقد_فیلم
#تله_فیلم
#سینما
#صبحانه_با_زرافه_ها
#شبکه_نمایش_خانگی
#پژمان_جمشیدی
#هوتن_شکیبا
#بهرام_رادان
#بیژن_بنفشه_خواه
#هادی_حجازی_فر