تفکر و تعقل

اندیشیدن در گام‌های زندگی و سپس نوشتن

تفکر و تعقل

اندیشیدن در گام‌های زندگی و سپس نوشتن

استفاده از مطالب این وبلاگ حتی بدون ذکر نام رایگان و بلامانع است

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارآفرینی در اسلام» ثبت شده است

کارمندی و کارافرینی در قرآن

کارمندی و کارافرینی در قرآن

 

آیاتی از سوره نحل

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوکاً لا یَقْدِرُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُون75

خداوند برده زرخریدى را مَثَل زده که نه مالک خویشتن است و نه از دنیا مال و ثروتى دارد و نه مى تواند در چیزی تصرف کند، در برابر کسى که ما به او از جانب خود رزقى نیکو داده ایم و او آزادانه در نهان و آشکار از آن انفاق مى کند، آیا آنها برابرند  ستایش همه از آنِ خداست، ولى بیشتر مردم این حقیقت را نمى دانند

 

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَیْنِ أَحَدُهُما أَبْکَمُ لا یَقْدِرُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلی‏ مَوْلاهُ أَیْنَما یُوَجِّهْهُ لا یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوی هُوَ وَ مَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیم76

و خداوند دو مرد را نیز مثل زده است که یکى از آن دو گنگ است و قدرت تفهیم و تفهّم ندارد و سربار مولاى خویش است، او را به هر جا روانه کند سودى به دست نمى آورد، آیا او با کسى که به عدالت فرمان مى دهد و خود نیز بر راه راست قرار دارد، برابر است ؟

 

انسانها گونه های متفاوتی خلق شده اند با خلقیات و استعدادهای گوناگون خدادادی . برخی از آنها از لحاظ استعداد مدیریتی نسبت به دیگران امکانات و استعدادهای بیشتری دارند ، و برخی هم در انجام کارهای ریز و دارای جزئیات صبورتر و ماهرتر هستند

دسته ی اول مدیران جامعه را تشکیل میدهند که کلان نگر هستند و دسته ی دوم کارمندان هستند که جزئی نگر هستند .

 این یک پیش گزیده است ولی هرکس که بخواهد میتواند خودش را تغییر دهد و از دسته ی اول به دسته ی دوم برود یا بالعکس.

در هر حال از هر گروه هم که باشیم هم میتوانیم کارآفرین باشیم و هم میتوانیم کارمند بشویم .

کم نیستند انسانهای کلان نگری که کارمندی را به کارآفرینی ترجیح داده اند و مدیر عاملِ استخدامیِ یک شرکتِ خصوصی شده اند و یا مدیر کل یک سازمان دولتی شده اند بجای آنکه کسب و کار خودشان را راه اندازی کنند .

و از طرفی کم نبوده اند افراد جزئی نگری که بجای کارمندی تصمیم گرفته اند به تنهایی کسب و کار خودشان را راه اندازی کنند و خوداشتغالی و کارآفرینی کوچکی را راه اندازی کرده اند.

 قران کریم در آیات 75  و 76 سوره نحل اشاره به تصمیمی دارد که هر انسانی برای ایجاد درآمدِ خودش میگیرد ، تصمیمی که یا منجر میشود به کارمندی یا منتهی میشود به کارآفرینی.

 

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوکاً لا یَقْدِرُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ مَنْ رَزَقْناهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُون75

خداوند برده زرخریدى را مَثَل زده که نه مالک خویشتن است و نه از دنیا مال و ثروتى دارد و نه مى تواند در چیزی تصرف کند، در برابر کسى که ما به او از جانب خود رزقى نیکو داده ایم و او آزادانه در نهان و آشکار از آن انفاق مى کند، آیا آنها برابرند ؟ ستایش همه از آنِ خداست، ولى بیشتر مردم این حقیقت را نمى دانند

خداوند در آیه 75 سوره نحل دو نفر را با هم مقایسه میکند ، یکی عبد مملوک یا همان کارمند قراردادی هست که طبق یک قرارداد یا ملک نامه به عنوان نیروی سازمانیِ تحتِ مالکیتِ یک سازمان قرار گرفته است و تا پایان قرارداد یا تا سی سال حق انجام فعالیت دیگری ندارد .

خداوند در قرآن می فرماید این عبد مملوک یا به تعبیر ما همان کارمند قراردادی تقدیر هیچ چیزی در اختیارش نیست ( لا یقدر علی شیء) و دربست در اختیار مالکش می باشد.

خداوند در مقابل این شخص فرد دیگری را معرفی میکند که رزق پاک و نیکویی بطور مستقیم از خدا میگیرد به عبارتی روزی اش را خداوند روزانه حواله میدهد نه کدخدا یا فلان سازمان و بهمان شرکت در قالب حقوق ماهیانه و این فرد در قبال حقوق دریافتی اش انفاق هم میکند و این انفاق دو حالت دارد ، مخفیانه و علنی.

حالت مخفیانه ی انفاق  همان احسان به مستمندان است ولی این صدقه نیست بلکه انفاق و نفقه دادن است پس میتوان حالت آشکار انفاق را که همان نفقه دادن به زیر دستان است دانست ، که این زیر دستان میتوانند همان اهل و عیال و افراد تحت تکفل باشند .

باید دانست که توسعه ی افراد تحت تکفل الزاما سرپرستی فقرا و بی سرپرستان نیست بلکه ایجاد کارآفرینی با نگرش گسترش  اشتغال و استخدام نیز میتواند به وسعت افراد تحت سرپرستی کمک کند که مصداق همان انفاق آشکار است .

آیات تایید کننده ی این تعبیر که خیلی هم دور نیست آیات 71 و 72 همین سوره ی نحل میباشد یعنی درست صفحه ی قبل از آیاتی که مورد بحث ما است .

در آیه 71 سوره نحل خداوند حکیم این پرسش را طرح میکند که  چرا کسانی که در رزق و روزی برتری یافته اند شرایطی ایجاد نمیکنند تا این نعمتها به دست افراد زیر دستشان  برسد تا آنها نیز به همان امکانات زندگی که این ثروتمندان در اختیار دارند دسترسی پیدا کنند .

 

وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلی‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلی‏ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُمْ فَهُمْ فیهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ -  نحل71

و خدا برخى از شما را در بهره برى از روزى، بر برخى دیگر برترى بخشیده است، پس کسانى که برترى داده شده اند، حاضر نیستند روزىِ خود و امکان بهره بردارىِ آزادانه از آن را در اختیار بردگان خود قرار دهند تا در آن باهم برابر باشند. این برترى، نعمتى الهى است، آیا نعمت خدا را انکار مى کنند ؟ - نحل71

و سپس در آیه 72 سوره  نحل خداوند متعال نمونه ای از مجموعه ی روزی خواران را که همه در زندگی تجربه اش میکنیم را به تصویر میکشد . این مجموعه ی نمونه  همان همسران و فرزندان و نوه ها هستند که پروردگار به واسطه­ی وجودِ آنها روزی پاک را نصیب سرپرستشان میکند ...

 

وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ - نحل72

و خدا براى شما از جنس خودتان همسرانى آفرید، و براى شما از همسرانتان پسران و نوادگانى پدید آورد. و از چیزهاى پاکیزه به شما روزى داد پس آیا به باطل ایمان مى آورند و به نعمت خدا کفر می ورزند ؟ - نحل72

 

با این تفسیر ایده آل خداوند در مورد بندگانِ توانمندش که توانایی مالی یا مدیریتی  بیشتر دارند این است که گروهی از انسانها را تحت مدیریت خودشان قرار دهند و واسطه ی رزق آنان گردند تا آنها هم توانمند شوند  همچنانکه آب رودخانه را به جای نگهداری در استخر و راکد  و گنداب کردن میتوان به وسیله ی جویبارهای متعدد در بین باغچه ها و کشتزارها توزیع کرد باید رزق وسیع را هم توزیع کرد .

خداوند در آیه 75 سوره نحل میپرسد آیا عبد مملوک یا کارمند قراردادی مساوی و همسطح آن کارآفرین انفاق کننده هست یا خیر ؟

و اگر پاسخ را دریافتی باید بگویی الحمدلله ، ولی با این اوصاف  چرا همه نمی روند دنبال ایجاد کارآفرینی  ؟

 چون کارآفرینی علم می خواهد و اکثرهم لا یعلمون و غالب آنها این دانش را ندارند .

 

آنچه در ادامه ایه بعدی یعنی ایه 76  سوره نحل آمده است بنظر می آید تصویری از عاقبت و سرانجام کارمند مملوک و کارآفرین انفاق گر در دوران کهنسالی است ، چرا که در ابتدای آیه عبارت عطفی و  بکار رفته است که بنظر می رسد می خواهد این مثال را به مثال قبلی پیوند دهد و همچنین از عبارت رجلین یا مردان استفاده می کند که به معنای کامله مرد است  یا کسی که به سن رجال رسیده است یعنی می­توان گفت این مقایسه در سالها بعد بین دو فرد قبلی صورت می گیرد.

 

وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَیْنِ أَحَدُهُما أَبْکَمُ لا یَقْدِرُ عَلی‏ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلی‏ مَوْلاهُ أَیْنَما یُوَجِّهْهُ لا یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوی هُوَ وَ مَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلی‏ صِراطٍ مُسْتَقیم76

و خداوند دو مرد را نیز مثل زده است که یکى از آن دو گنگ است و قدرت تفهیم و تفهّم ندارد و سربار مولاى خویش است، او را به هر جا روانه کند سودى به دست نمى آورد، آیا او با کسى که به عدالت فرمان مى دهد و خود نیز بر راه راست قرار دارد، برابر است ؟

 

در بخش اولِ این آیه در مورد مردی صحبت می شود که گنگ است و حالت افراد بی زبان و گیج را دارد و یا اینکه حرفی برای گفتن ندارد و همچنان اراده مدیریت هیچ جیزی را ندارد و به عبارتی تقدیر هیچ چیزی در اختیارش نیست . گویا این فرد اصلا این مهارت را ندارد و سربار صاحب و مولایش است ، و هزینه هایش به دوش صاحب وی هست بدون آنکه حتی بتواند سودی برساند یا خیری بیاورد .

این تصویر سازی قرآن از رجل یا مرد سن داری که گنگ و و ناتوان و سربار است انسان را یاد کارمندان بازنشسته ای می اندازد که حقوق و بیمه و بازنشستگی می گیرند و هیچ مهارتِ ارزش آفرینی هم ندارند ، نه برای خود و نه برای سازمانشان . حتی نمی توانند بعنوان یک پیک موتوری نقش مفیدی ایفا کنند ، از طرفی بخاطر انجامِ غیرخلاقانه ی یک عمر کارهای تکراری توسط بخش خودکار ذهن یا ناخودآگاه­شان از کم هوشی و کم حافظه بودن رنج می برند همچون  افراد دارای آلزایمر  یعنی کاملا از کار افتاده و سربار.

آیه ی نزدیکی که اشاره به آلزایمر دارد در آیه 70  همین سوره ی نحل است :

 

 

 

وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لا یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ قَدیر نحل 70

و خدا شما را آفرید، سپس چون به عمرى متوسط رسیدید  شما را مى میراند، و برخى از شما کسانى اند که به فروترین دوران عمر رسانده مى شوند و چنان فرتوت مى گردند تا پس از دانستن، چیزى ندانند. قطعاً خدا دانا و تواناست. نحل 70

 

در بخش دوم  آیه  76  سوره نحل ما تصویر متفاوتی از مرد دیگری می­بینیم که حالا فرمانده شده و امر می کند و این امر و فرمانش بر اساس توسعه ی عدل یا ایجاد تعادل و عدالت است ، چیزی شبیه مدیرعامل و یا بالاتر از آن یعنی رئیس هیات مدیره و رهبر سازمانی .

این فرمانده یا رهبر در حالی امر به ایجاد تعادل و عدل می کند که خود در مسیر مستقیم در حال حرکت است یعنی یک حرکت رو  به رشد شخصی با یک نقشه راه تدوین شده از سالها قبل دارد . به این نقشه راه دراز مدت چشم انداز هم می­گویند .

بعبارتی برای کارآفرین شدن باید یک مسیر مستقیم ترسیم کرد و سالیان سال با بازنگری و اصلاح آن به پایداری آن کمک نمود .

در پایان اگر آیه­ی 75 و آیه­ی 76 را دنباله ی هم تصور کنیم و تصویر دو پیرمرد مربوط به آیه­ی 76 را نتیجه و سرانجام همان دو نفر آیه­ی 75 تلقی کنیم متوجه می­شویم که عاقبت کارمندی آلزایمر و ناتوانی و سربار بودن است که قدرت تقدیر و مدیریت هیچ چیز را هم ندارد و عاقبت کارآفرینی مدیریت کلان و پابرجا بودن است .

 

این شرح نوعی مدل برداری از دو آیه از قرآن بود که الزاما تنها برداشت یا تعبیر یا تفسیر نیست چرا که قرآن یک ظاهر دارد و هزاران باطن .

شاید یک جامعه شناس برداشتی کاملا متفاوت از این دو آیه داشته باشد و همچنین یک روانشناس .

آنچه مهم است این است که در این متن تلاش نموده ام از ظاهر معنای آیات فاصله نگیرم تا خدای ناکرده وارد ایجاد تاویل شخصی از قرآن نشوم .

امیدوارم این چند سطر ناچیز مورد قبول حضرت حق قرار گیرد بعنوان باقیات الصالحات

همچنین این متن را تقدیم میکنم به سرور بانوان دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و فرزند هدایتگرش مهدی موعود سلام الله علیه

محمد علی چوپانیان

مشهد مقدس

30/5/99

شب اول محرم 1442

 

#قرآن

#تفسیر_قرآن

#تفسیر_قرآن_به_قرآن

#کارآفرینی

#کارآفرینی_در_اسلام

#کارآفرینی_در_قرآن

#کارمندی_و_کارآفرینی

#سوره_نحل